سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نسیم ادب

نَفَس به آخر افتاده است چرا نمی آیی


به نام خدا


شعری از بنده جهت عرض ادب به پیشگاه حضرت ولیعصر حجة ابن الحسن العسکری علیهمالسلام:


دلم قرار زکف داده است چرا نمی آیی

نَفَس به آخر افتاده است چرا نمی آیی

تو    دلنواز   دل    بیچارگان    باشی

رمق به دل نمانده است چرا نمی آیی


سیداصغر سعادت




گر سرم از پیکرم باتشنگی گردد جدا

 

 

به نام خدا


 دوبیت شعر از بنده تقدیم شما:


عرض ارادت به پیشگاه حسین بن علی علیهماالسلام


بشنوید  ای اهل عالَم این  ندا  از کربلا

از حسین بن علی محبوب قلب مصطفی

گر سرم  از پیکرم  باتشنگی  گردد جدا

این برایم بهتر است از زندگی  با اشقیا

 

سیداصغرسعادت میرقدیم



نفسِ امّاره اگر هاری شود

 

 


به نام خدا


یک بیت شعر از بنده تقدیم شما


نفسِ امّاره  اگر  هاری   شود

فتنه وآشوب وشرّ جاری شود


 و نیز اینگونه سرودم:

نفسِ اماره  اگر احیا  شود

فتنه وآشوب وشر برپاشود

 

ویا :

نفسِ اماره  اگر احیا  شود
فتنه ها وشرها  برپا شود


 


سیداصغرسعادت میرقدیم

************************************************************************

 

**فرق نفس اماره و شیطان | پرسمان دانشجویی _ اخلاق

 

**مراتب نفس (اماره، لوامه، مطمئنه ) | پرسمان دانشجویی - معارف اسلامی



عقل را روشن نگه دار ای عمو



به نام خدا

شعری ناقابل از بنده در باب عقل


عقل را فربه نما ای جان من

عقل تو قُوّت دهد برجسم وتن

آدمی از عقل می یابد شرف

هیکل بی عقل باشد چون خزف

معرفت از عقل باشد نی زتن

آفرین برآنکه دریابد سخن

هست عیار آدمی در عقل او

عقل را روشن نگه دار ای عمو


نکته:  یکی از عزیزان لاهیجانی چند سال پیش برایم نقل کرد که یکی از روحانیون بزرگوار در ماه رمضان برای تبلیغ به محل ما آمد واز اول ماه تا آخر ماه ، محور بحث هایش درباره عقل وآثار وبرکات عقل بود. مردم هم بعد از چندروزی یکدیگر رو نگاه می کردند و می گفتند که این حاج آقاچیز دیگری بلد نیست؟!!! همه اش بحث وصحبت از عقل؟!!!

ایشون می گفت که ماه رمضان تمام شد وهرکس مشغول کارخودش شد تا اینکه یک روزی در آن محل چند خانواده با دعوا وفحش و... به جان هم افتادند....  گفت که من هم رفتم به آنها گفتم حالا فهمیدم که چرا بنده خدا حاج آقا  یک ماه درباره عقل برامون صحبت می کرد. معلومه که همه شما ها بی عقلید!!! سرچیزهای بی خود وبی ارزش به جان هم افتادید. اگر عقل تون رو بکار می انداختید اینجور با هم درگیر نمی شدید.....!!!

سیداصغرسعادت میرقدیم




سرخوشان را سرخوشی در سَرکَشی است

 

به نام خدا


یک بیت شعر ازبنده تقدیم شما

 

سرخوشان را سرخوشی در سَرکَشی است

سرکشان را سرکشی در  سرخوشی است


*ضمنا توجه بفرمایید که کلمه سرخوش وسرخوشان در اشعار عرفانی به  معنای سرمست و سرمستان وادی عشق الهی است     ولی در  بیت بالا  ، سرخوشی به معنای لول ومَلنگ وآدم عوضی وبیخود و خیره سر  مراد بنده است.


ای خدا این وصل را هجران مکن

سرخوشانِ عشق را نالان مکن

از مولوی

*سرخوشانِ عشق : یعنی  سرمستان وادی عشق الهی

 

سیداصغرسعادت میرقدیم

 



آنان که قدمی سوی ادب گام نهند

به نام خدا


یک بیت شعر از بنده تقدیم شما


آنان که قدمی سوی ادب گام نهند

ازبی ادبی  رها و  خوشنام شوند


سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

**********************************************

***نسیم معرفت**

به نام خدا

 

دوبیت شعر ناقابل از بنده تقدیم شما :

 

**با اهل ادب نشین که بهنام شوی

 

گر تو قدمی سوی ادب گام نهی

از بی ادبی رها و خوشنام شوی

از اهل ادب جدا مشو ای عاقل

با اهل ادب نشین که بهنام شوی


سیداصغرسعادت میرقدیم

 


 




ندارد کار دنیا اعتباری


 

به نام خدا


یک دوبیتی از بنده تقدیم شما:


غم دنیا چرا بر دل گذاری

ندارد کار  دنیا  اعتباری

خوشا آن دم که با انبوه غم ها

دل خودرا به الله می سپاری

 

* ضمنا مصرع دوم از بیت اول را به صورت های زیر هم می توانی بخوانی:

**....................       ندارد مُلک دنیا اعتباری

**....................        ندارد مال دنیا  اعتباری

**...................        ندارد حال دنیا اعتباری


سیداصغرسعادت میرقدیم

***************************************************************************

 

زنهار تا توانی اهل نظر   میازار

دنیا وفا ندارد ای نور هر دو دیده

از حافظ علیه الرحمه