به نام خدا
شعری از بنده در باره مادر
هر چه دارم ز تو دارم مادر
مادرم مهر تودر جان من است
مهر تو پایه وبنیان من است
هر چه دارم ز تو دارم مادر
مهر تو عزت دوران من است
نرود یاد تو از خاطر من
عشق تو در دل ودر جان من است
سیداصغر سعادت میرقدیم
شعر:
از ابوالیقظان توکمترنیستی
بانگ برخود زن که آخرکیستی؟
درسحرگاهان خروس اندرخروش
حیف باشد ابن آدم درخموش
صبحگاهان ازخروس آید به گوش
هان چراخوابی نمی آیی به هوش؟
{ابوالیقظان یعنی خروس}
(شعر ازسیداصغر سعادت )
شعری از بنده تقدیم شما
درچهره ما جز گُل لبخند نباشد
درچهره ما جز گُل لبخند نباشد
ازما سخنی برتو بجز قند نباشد
ازتلخی گفتار کسی سود نبرده
شیرین سخنی جو که صد دل ربوده
سیداصغرسعادت میرقدیم
به نام خدا
اشعاری از بنده تقدیم می گردد:
رهایی از حجاب نفسانی
بگذرازخویش که جان یابی
آنچه نادیدنی است آن یابی
تاکه درچاه نفس خود مانی
دور از حقیقتی و نادانی
آشکارشود رازهای پنهانی
گرنمانی تودر حجاب نفسانی
دل مبندبه این سرای ظلمانی
تاکه قابل شوی به فیض رحمانی
راه ابلیس وطریق شیطانی
ثمری ندهد بجز هوسرانی
ازچه رو قانعی به حد حیوانی
شأن توبرتراست زحد جسمانی
تا به فکر چلوکباب ودر نانی
قدر وارزشت را نمی دانی
گرتو خارج شوی زفرش جسمانی
می برندت به عرش روحانی
ای فرومانده در هوای نفسانی
درنیابی تونکته های قرآنی
ای گرفتار نفس ظلمانی
درنیابی تو نکته های عرفانی
انتهایی ندارد این هوسرانی
نفس خودرا نمادوا ودرمانی
فرصتی داده اند ترا به دورانی
دفتر عمر مکن سیاه وظلمانی
منسلخ شواز حیات حیوانی
تاحیاتت شود حیات انسانی
سیداصغرسعادت میرقدیم
**************************************************
اشعاری از بنده تقدیم می گردد:
**تهی ازخودشو تارها گردی
قابل فیض از خدا گردی
**گرترا فطرت است وعقل ووجدانی
راه حق روشن است چرا نمی دانی
سیداصغر سعادت میرقدیم