نسیم ادب

لینک دوستان

• گل باغ آشنایی
• بلوچستان
• تنهایی......!!!!!!
• .-~·*’?¨¯`·¸ دوازده امام طزرجان¸·`¯¨?’*·~-.
• ارمغان تنهایی
• مطلع الفجر
• سنگر بندگی
• عاشقانه
• وبلاگ گروهیِ تَیسیر
• پایگاه جامع عاشورا
• ابزار و قالب وبلاگ


ویرایش

آرشیو

• آذر 93[17]
• دی 93[11]
• بهمن 93[8]
• اسفند 93[4]
• فروردین 94[4]
• اردیبهشت 94[15]
• خرداد 94[10]
• تیر 94[2]
• مرداد 94[4]
• شهریور 94[3]
• مهر 94[7]
• آبان 94[5]
• آذر 94[1]
• دی 94[1]
• بهمن 94[1]
• فروردین 95[1]
• خرداد 95[2]
• تیر 95[4]
• مرداد 95[5]
• شهریور 95[3]
• آبان 95[2]
• اسفند 95[2]
• فروردین 96[1]
• خرداد 96[2]
• تیر 96[3]
• مرداد 96[2]
• دی 96[3]
• اسفند 96[3]
• فروردین 97[5]
• اردیبهشت 97[6]
• خرداد 97[4]
• تیر 97[17]
• مرداد 97[9]
• شهریور 97[1]
• مهر 97[3]
• آبان 97[1]
• آذر 97[7]
• بهمن 97[1]
• دی 97[1]
• فروردین 98[4]
• اردیبهشت 98[2]
• خرداد 98[3]
• مرداد 98[2]
• مهر 98[1]
• دی 98[3]
• بهمن 98[3]
• اسفند 98[2]
• فروردین 99[4]
• اردیبهشت 99[1]
• خرداد 99[4]
• تیر 99[1]
• دی 99[4]
• اسفند 99[3]
• خرداد 0[2]
• تیر 0[2]
• مهر 0[2]
• آبان 0[1]
• آذر 0[1]
• دی 0[2]
• بهمن 0[3]
• اردیبهشت 1[1]
• خرداد 1[3]
• تیر 1[1]
• مرداد 1[3]
• شهریور 1[12]
• مهر 1[1]
• دی 1[2]
• اسفند 1[2]
• فروردین 2[2]
• اردیبهشت 2[2]
• تیر 2[4]
• مرداد 2[4]
• شهریور 2[5]
• مهر 2[3]
• آبان 2[14]
• آذر 2[5]
• دی 2[10]
• بهمن 2[3]
• اردیبهشت 3[2]
• خرداد 3[5]
• تیر 3[2]
• مرداد 3[9]
• شهریور 3[18]

ویرایش

ابر برچسب ها

نسیم ادب ، آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی ، آیت الله سعادت میرقدیم لاهیجی ، استادسیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی ، استاد سعادت میرقدیم لاهیجی ، شعر ، شعرازآیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی ، شعرازاستادسیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی ، شعری از نعمت الله شمسی پور ، شمع بودم سوختم این دود ، آه آخر است-شمع ، شهدا مظهر پاکیّ و صفا و عشقند ، شیر مرد روزگارست... ، صدق پیش آر که از خدعه گری بیزاریم ، صفا یابد آنکس که صِحّت بجُست ، ضد ظالم باش و بر مظلوم کن افتادگی ، طاقتم طاق شد ای دلبر فَتّانه من-نسیم ادب ، ظُلمی که بر مردم غَزَّه می رود ، عاقلان دنبال هر کاری نخست * می کنند اندیشه و فکر درست-نسیم ادب ، عده ای ناخَلَفها زمامدارند ، عشق حقیقی به خداوندگار * گر که نصیبت شود ای هوشیار ، عطش عشق تو دارم که بسوزم زفراقت ، عقل را روشن نگه دار ای عمو-عقل-هست عیار آدمی در عقل او ، عقل و دانش گر در آمیزند در و گوهر به دامنت ریزند ، عید فِطر آمد و شادی مُسلمانان است ، عکس وتصویر دلربای حضرت آیت الله خامنه ای ، غزه ، غَم مَخور جانا درونت شادباد ، فداحسین اسدی-روستای ده گرگ-زابل- نسیم ادب ، فوائد سیر وسیاحت ، فکر می کنی زرنگی "نه" زرنگ تر از تو هست ، قدر دوستی را بدان بر عهد خود مردانه باش ، قرآن مایه حیات است- قرآن وعترت همیشه باهمند(نسیم ادب) ، قِصّه بخشِ سَراباغِ آبدانانِ ایلام ، کُنْ فِی المَشاکِلِ وَ النَّوائِبِ صابِراََ ، گاهی نگاه حسودان اثر کند ، گر دست و پا و سر ما از تن جدا شود ... ، گر دو روزی مُهلتت دادند بد مَستی مَکن ، گر سرم از پیکرم باتشنگی گردد جدا-این برایم بهتر است از زندگی با ، گر مطیع حضرت سبحان شوی بی تکلف سرور و سلطان شوی ، گرچه ازظُلم بسی سینه نفس گیر شود ، گردش روزگارنشان میدهد که چرخ ، گرشوی مَأنُوس باقرآن ودِل برآن دهی- میشوی نورانی ودورازکژی وگمره ، گِرِه از کار دیگران بردار ، گرهمرهی حضرت دادارشودهمراهم*دوست دارم که پی نیکی ونیکان باشم ، گرهنر داری دلی را شاد کن-دلی را شاد کن ، گریک نظر برمن کنی تاعرش بالا می روم ، گرکه بادُزدتَبهکارمُماشات شود مال و دارایی ملّت به تاراج رود ، گل که باشی همه جا می خَرَنَت با دعا و صَلَوات می بَرَنَت ، گمان کردم رفیق و یار بودی*ولی بدتر ز گرگ و مار بودی ، گمان کردم رفیق و یار بودی.ندانستم که تو یک مار بودی ، گوشیِ همراه ، همراهِ بلاست ، گول شیطان را مخور برگرد که او شیاد است ، لاقَرارَ لِی مِن فِراقِکَ یاصاحِبَ الرُقْطَةِ ، لُطف خدا ترا همیشه شود نصیب ، لعن کن بردشمنان آل پیغمبر، زیاد ، ما با مُحمّد و آل مُحمّد در آمیخته ایم ، ما درس عزّت و شرف ز قرآن گرفته ایم ، مارا به تهدیدو جنگ آزمودن خطاست ، ماسَرِدشمنِ مَکّاربسنگ میکوبیم ، ماندگاراست ماندگاراست هرکه باپروردگاراست ، ماه صِیام به پایان رسیدودلها زِدُوده شد*وای برکسی که دراین ماه ر ، مَجمَعِ خیر و کرم باشد رضا ، محروم کسی است که خدا بر او نظر نکرد ، مرحوم مهندس سیدنورالدّین سعادت میرقدیم لاهیجی ، مرد آن است حریف خویشتن باشد ، مرد خدا کسی است که تکیه بر خدا کند ، مرد همت باش تا یابی گهر ، مردان خدا پردهی پندار دریدند-مردان خدا- عارف وعرفا ، مُرغ پَرکَنده ام و قُدرت پروازم نیست ، مرگ شرافت به از پذیرش ذلت است ، مُسلمان کی شود راضی به آزار مُسلمانی ؟!!! ، مُفتگی چیزی که نصیبت شَوَد-مُفتگی از دست تو بیرون رَوَد ، من از آندم که بعشق تو گرفتار شدم* طعنه و نیشِ خلایق خریدار شدم ، من از یاران بد گشتم بیزار*کند همجنس با همجنس دیدار ، من عقابِ تیز پروازم که پروازم بلند-نسیم ادب ، من کتاب قرآنم از جانب خدای سبحانم ، من که دلداده رضا هستم با رضا رضا گفتنش مستم ، نادان بساکه چوگاووحشی ظهورکند ، نادان به وقت و بی وقت دهان باز می کند ، ناز و کرشمه ترا تا به ابد می خَرَمش-نسیم ادب ، ندارد بهر مردم جز زیانی ، ندارد کار دنیا اعتباری ، شعر از آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی ، شعر از استاد سیداصغر سعادت میرقدیم لاهیجی ، شعراز استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی ، استاد سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی ، استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی ، آیت الله سعادت میرقدیم لاهیجی-نسیم ادب ، از جایی که توقّعش نیست بتازد دشمن ، از خدا آرزوی مَغفِرَت دارم حُسن عاقبت مَسئَلَت دارم ، از دیار گیلانم -دوستدار خوبانم ، از لطف و عنایتت ببخشا ما را ، از من به تو صد سلام از جان ، ازبرنجکاربپرس که برنج چیست؟ ، ازحرص بپرهیز که آن مایه ننگ است ، ازدولت امیدچه سودی شودعیان*وقتی که دست گدایی می دهندبه دشمنان ، اززمین تاآسمان اینجا هوافرق میکند ، 3کتاب مقدس بی پایان( اَلنَّهجُ وَالقُرآنُ وَالصَّحیفَةُ) ، أَرِحْنا رَبَّنا مِنْ کُلِّ سُوءٍ بِحَقِّ فاطِمَة خَیرِ النِّساء ، آزموده را آزمودن خطا باشد-تجربه سرمایه ای گرنبها باشد ، آفت اعمال ما شرک و ریاست-ریا وشرک-بی ریایی-عمل ، آموخته ایم درس شهامت ازکربلا-کربلا-درس شهادت-شهامت ، آن دل که در آن مِهر علی نیست خدا نیست ، آن دل که در آن کینه بُوَد خیلی خراب است... ، آن زمانی که دلِ حیدرِکرّار شکست ، آنان که قدمی سوی ادب گام نهند- ادب-با اهل ادب نشین که بهنام شوی ، آنانکه پرچم ایران بآتش میکشند ، آنانکه دل به بیگانگان سپرده اند-بویی زغیرت وآزادگی نبرده اند ، آنچه بخواهی نه همان میشود بلکه که گاهی عکس آن میشود ، آنچه بینی (همان) تو خواهی شد- خودشناسی-انسان ، آنچه غیر خداست بدانکه برباد است ، آنکه راچشم بصیرت باشد.. ، آه بُوَد اسمی ز اَسماء خدا ، آواز خوش از پرنده ها می آید-نسیم ادب ، آیت الله سعادت میرقدیم ، نفسِ امّاره اگر هاری شود ، نَفَس به آخر افتاده است چرا نمی آیی- امام زمان عج ، نفس در هرجا به رنگی خود نمایی می کند-نفس اماره ، نَقش تو که در دِلَم نشست همه نقش های دل برفت ، نَقش عالِم همچو نقش انبیاست- کار عالِم ربط دادن با خداست ، نهایت جهلت تلاشت درجهالتت است ، نِهایَةُ جَهْلِکَ جُهْدُکَ فِی جَهالِتکَ ، نهراسیم زعَدُو سخت بر او می تازیم-نسیم ادب ، نوشتار ادبی استادسیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی- ادب وشعر ، هر که تا بنده خدا نشود دلش از نور باصفا نشود ، هردل که در آن یادخدا نیست-از تیرگی و وسوسه ها هیچ جدا نیست ، هرگه که بیادتومی اُفتم وخاطرات تو- آهی کشم زدل که کاش توبودی کنا ، هرگه که گُنه کُنی به دام شیطان افتی ، هرگه که مُکَدَّر شدی از شرّ دَغَلباز *برخیز و بخوان یک غزلی ناب ، هزارمرتبه گویم سپاس خدای سُبحان را * که با دَم و بازدَم به ما ده ، همچو خورشید می درخشد نور بر دلها فشاند ، وجودِنازنینت ازگزندحسودان بدور باد*دو چشم حسودِرنجورِسیه ری کورب ، وحدت وهمدلی رمز پیروزی وپیشرفت-وحدت واتحاد وهمدلی ، وسوسه در خاطرت گر خَلَجان می کُنَد یادخدا کن که آن ، وسوسه را م ، یا دل مده یا باش استوار در مسیر عشق ، یا رب نگهی بر من مسکین بنمای آشوب درون و دل ، تَسکین بنمای ، یاد باد عصری که فانوس داشتیم-یکدگر را واقعا دوس داشتیم ، یاد تو آسایش جان من است* راحتی روح و روان من است ، یار ما اندر کنار و برکنار افتاده ایم ... ، کاری مکن که زندگی دیگران در حِصار شود ، کاش این فاصله ها کم می شد ، کسی که در خُدا گم شود گم نمی شود ، کمند محبت تو عجب چه صیاد است ، اشتباه کردم از آن موقع به تو دل بسته ام ، اَشعارغَزَل پُر شده از رائحه عشق* بی عشق غَزَل را نَبُوَد لطف و ، اِضْرِبْ بِضَرْبِِ قاطِعِِ أَعْناقَ صَهیونِ اللَّعین ، اِعلَم بِأَنَّ فِی زِیارَةِ القُبُورِثَلاثَةَ الفَوائِدِ ، اگر دین و آیین ندارید و کَس* بانسانیت پایبند باشید و بَس ، اگرازدیده مَن غایب و پِنهان گردی-نَرَوی ازدِل من نایِره ی جان گر ، اگرخَیری نداری بهر مَردُم *مَیُفت برجان آنهاهمچوکَژدُم ، الهی تا ابد شادان بمانی- شادی- لبخند- سلامتی-سیداصغرسعادت میرقدی ، الهی لال گردد آن زبانی ، الهی هیج دلی غمگین نباشد- دل ، الهی هیچ کس نالان نباشد(شعر)سیداصغرسعادت میرقدیم ، امام حسین ع ، اهل جهادیم وشهادت افتخار ماست*ذلت نمی پذیریم وعزت شعار ماست ، اَولادِ فدا حسین بر نُه نفرند ، ای آنکه هزارهزارانتظارتو هست- عُمرم درانتظارتورفته رفته،رفت ، ای بد زبان زَخم زبان تو از حَد گذشته است ، ای بهمن علیمردای خوشتر بتاب- شعر - گیلان نشاط ، ای دلبرم ازبهرتوگلهای زیبامی خرم*یااینکه گلهامی خرم ازبهرتومی پر ، ای عشق تو اندر دل عاشق * بر پا کنی موجی که آرام نگردد-نسیم ادب ، ای که در خوابی و باز هم می خوابی ، این جهان دار عُبورست همه رهگذرند ، ایکه داری در سرت کِبر و غُرور - پند‌گیر از حال اصحاب قُبور ، ایکه دنیا از تو هوش بربُوده است ، با اهل ادب نشین که بهنام شوی- نسیم ادب ، با دلی از آه کن او را صدا ، با مُحمّد زنده ایم و با عَلِیّ * راه حقّ با این دو گردد مُنجَلِی ، با کمترین به بهترین ها می توان رسید ، باخلق خداحُقّه ونیرنگ مَزَن ، بارالهاتو رهبرم سلامت دارچشمِ عالَمی براونظر دارند ، باصدامیددرانتظارِیارنشسته ام*شایدعنایتی کندبه مَنِ دلشکسته ام-نس ، باعشق زنده ایم وباعشق آغازمی کنیم ، بال و پَر نیست که پرواز کنم تا بَرِ دوست ، بحث با جاهل قساوت آورد دشمنی ها و خسارت آورد ، بخت بلند از هِمّتِ بلند می شود پدید ، بدان که چیزی نیستی و از هر خری هم خرتری ، بر چرخ روزگار و دور زمانه اعتماد نیست ، بر حَذَر باش از هوای نَفس ای صاحب سُلوک ... ، برتر از ماهی که در شب ها درخشان می شود ، برخیزای مُسلمان دُشمن درکمین است ، برو شیخا به فکر خویشتن باش !! ، بسازم مَحفِلی نُورش زقرآن-که جانم روشنایی گیرداز آن ، بسی رازهاست نهفته می ماند*زمن مپرس تو حلِّ این معمّا را-نسیم ادب ، بشربا‌ مشکلات اندرعَجین است-نظام خلقت انسان چنین است ، بُگذر تو ز ما آنچه عیان است و نهان است ، به تجربه بر من چنین نمایان شد*بدعاقبت آنکه همنشین نادان شد ، به صد دلیل گفتمت مَرُو به راه گمراهی ، به عیب خود بنگر و سخن ناروا مگو ، به ناگه از اَجَل سیلی خُورَندی ، بهارآمدطَراوَت می تَراوَد ، بی تو نَفَس زدنم در قَفَس بُودن است ، بی تو نَفَس نی زنم بی تو بُوَد مشکل من ، بی شرف آنکه نداردغم مردم بردل* یا که بامردم غمدیده نباشدهمدل ، بی قراری ، بی لُطف خدا کار به سامان نرسد ، بی هُنران که عَیب دیگران جُستجو کننددُون صفتند و به دُون صفتی خُ ، بکوبیم سَرِ دشمنِ دون به سنگ ، بکوبیم سَرِخصم دُون را بسنگ ، پرسشی کردم ز عقل راه سعادت در چه هست ، پنج چیز دل عاشق را دگرگون می کند : .... ...... ، پیام تسلیت ، پیام تسلیت به مناسبت شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی ، تا توانی خاطر کس را مَرَنج تانصیبت توشودصدپاره گنج ، تا نیایی گره از کار بشر وا نشود ، تا نکردی جای پایت استوار پای مگذار تا نگردی بی قرار ، تاتوانی درس بخوان ای طلبه ، ترانه عشق ، ترانه عشق ( نسیم ادب) - عشق پاک- عشق الهی ، تو آفتابی و بر ما مُدام بتاب ، تو ماهی و در چشم دشمنان خاری ، تو که از بنی آدمی کمتر از چنین سگی مباش ، تو که پیش پای خود نمی بینی - ازچه رو ادعاکنی که غیب بینی ، تو‌گلی بوی خوشت درهمه جامی پیچد ، تیز رو و پرخطر است این بشر-کم ثمر و پرضرر است این بشر ، تکیه بر مالت مکن چون رفتنی است ، جان به لب آمدودرهجرتوبی تاب شدم ، جان پرور است رهبرا لبخند دلنشین تو ، جانا همه عالَم را بازار تو می بینم-شعر ، جای بس تاسف است و بس خجلت ، جز مِهر تُرا به دل ندارم*ای یارِ عزیز و غمگسارم-نسیم ادب ، جنس آدمی شگفت ترین جنس ها(نسیم ادب ، چشم جادویی ، چشمانِ تو فتنه انداخت در دلم ، چشمان شَهلاییت چه دِلرُباست- گویا که آهویی یکتا کنار ماست ، چگونه هدایت کُنَد کسی که خود از هدایت دور می شود ، چند نیم مصرع دیگر ...نسیم ادب ، چه خوش باشد که بعد از روزگاری نکو نامی بماند یادگاری ، چه زحمت ها کشید سلمان ، ابوذرها شوند پیدا-خواب-شعر-سیداصغرسعادت ، چهره از نامحرمان پنهان کردن بهتر است ، چو خشم و غضب بر تو آرد هُجوم *نیفت همچو وحشی به جان عُموم ، چُوعشق آیدخُودیّت مَحوگردد-دُوئیّت زین میانه رَخت بندد ، چُون غُبار فتنه برخیزد - حقّ و باطل بهم درآمیزد ، حاشاکه به آنی زتُو من دِل بِکَنَم-دل دیوانه من باتو نباشدچه کُنَ ، حدودسی شهیدسَراباغ ، حرف و حرّافی نمی آید بکار - عُرضه ای داری بیا نخلی بکار ، حِسِّ شیرین با تو بودن نمیرود از وجود من هرگز ، حضرت آیت الله سیدابراهیم رئیسی کاندیدای محبوب ملت شریف ایران ، حل نشد بی عشق هرگز مشکلی...(عطار نیشابوری) ، خاک بر سَرِ آنکس که تَکبُّر بنماید ، خداوندا بحق آل طاها رییسی را نگهدار از بلایا ، خداوندا بحقّ و هشت و شیشت ، خرم آن کس که مُقیم حَرَم و کوی رضاست ، خری گر نیاید به نزدیک بار - بزور و بشلاّق کَشندش به کار ، خورشید می تابد اگر چه خُفّاش ها طاقت دیدنش را ندارند ، خُوشا آنانکه صاف و بیریایند *ز نیرنگ و ریاکاری جُدایند ، خُوشا بحال کسی که دلداده تو شد ، خوشاآن عاشق شیدایی قرآن-نسیم ادب-شعر از آیت الله سعادت میرقدیم ل ، خوشتر از حال خوش سیر درون نیست مرا ، خیری ندیدیم از اَحمق و حَسود بایدبحال نکبتشان رهاشان نمود ، در اوجِ وَقاحَت است نامردی به دُوست ، در این دیارِ حیرت حیران شدند هزاران ، در پرتو عقل و دانش و دین راهی که سعادتست بگزین ، در سفر به گیلان ، در شاهراه جاه و بزرگی خطر بسی ست-ریاست-خطر ، در همه حال اسیر تو این دل پُر گداز من ، در وُسعتِ زمان کاری که از دست تو انجام می شود بکُن ، درد را گفتی دوا را هم بگو-شعر ، دردلم شوری بپاکردی توای شورآفرین*برجمال وحُسن رویت صدهزاران آفری ، دردلما جا داری *خیلی خاطر خواه داری(نسیم ادب) آیت الله خامنه ای- ، درفراقت مَنِ دلداده چو شمع آب شدم ، درفصل بهارکه فصل رویش باشد*خوش یُمن کسی شکفته رویش باشد ، درگردش آسیاب روزگارلِه شودکسی*کزحدِّگلیمِ خویش پای فراترگذاشت ، دریادتوأم یا که تو دریاد منی*شیرین منی یا اینکه فرهاد توأم-نسیم ، دستِ اَجَل بین که چه ناجوانمردانه چید- آن گل خوشبوی زندگیم که در ، دعوی و نزاع کار بهائم باشد- شعر ، دفاع ازحریم حرمت حجت الاسلام شیخ مهدی مجردگیلانی(حرمت مسلمان-حرم ، دل آینه صُورت غَیب است ... سعدی شیرازی ، دل اگر جولانگه شیطان شود-دل-شیطان ، دل با محبت شکار می شود ، دل بسته توام به غیر تو دل نبسته ام ، دل تنگی مکن غم به دلِ خویش مینداز ، دل زنده دار و اهل صفا باش و بندگی ، دل ما بند به عَبّاس بُوَد -شیعه آن است که با غَیرت و حسّاس بُوَد ، دل می بَرَدخدایا زیبایی طبیعت *خوش بگذرد برای یاران باطروات ، دل که سرگشته معشوق شود -کار او در همه جا بوق شود ، دِلبرا دِلبَرِیَت خستگیم بُگشاید ، دِلَت شاد و وجودت بی خطر باد ، دلتنگ توأم روی تو درمان من است ، دلشاد بود هرکه دلی شاد کند... ، دنیا آن قدر ندارد که برو رشک برند( حسرت دنیا به دلت راه نده) شعر ، دور شور از اهل دود و اهل سیگار و مواد ، دیدار انتخاباتی ، دیده باطن اگر بینا شود-صد حقیقت نزد تو پیدا شود ، دکترسروش،خائن و بی مقدار است ، ذکریاالله شفابخش دل است*رافعِ صدغُصّه وصدمشکل است-نسیم ادب ، راه روشن است و اشتباه رفته ایم ، رحمی نماتوبر من ای یارغائب من*من طاقت جدایی بیشتر ازاین ندارم-نس ، رسوا شود هر که در او غش باشد ، رفت و با خود یک کَفَن را بُرده است ، رَفیق ناباب زُغالی است که برایت سیاهی و روسیاهی آوَرَد ، روزی گره از غمزده وا خواهد شد ، روی زیبای تو در خاطر من حک شده است-نسیم ادب ، ز بد طینت مشو غافل که در او آتشی برپاست ، ز ورزش تن ما شود تندرست ، زاده شیر خوی شیر دارد یقین سَیف با سَیّاف باشد هم قرین ، زندگی هدیه زیبای الهی اشد*قدراین هدیه بدانیم که راضی باشد ، سالِک آن است که با پیر طریقت باشد-شعر ، سایت ها و وبلاگ های استاد سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی ،

لوگوی دوستان

ویرایش

دیگر امکانات

درباره وبلاگ

سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی[75]
ویرایش

آخرین مطالب

• بسازم مَحفِلی نُورش زقرآن-که جانم روشنایی گیرداز آن
• از لطف و عنایتت ببخشا ما را +
• ضد ظالم باش و بر مظلوم کن افتادگی+غزه
• از خدا آرزوی مَغفِرَت دارم حُسن عاقبت مَسئَلَت دارم
• مُفتگی چیزی که نصیبت شَوَد مُفتگی از دست تو بیرون رَوَد
• آنچه غیر خداست بدانکه برباد است
• اشتباه کردم از آن موقع به تو دل بسته ام
• تا نکردی جای پایت استوار پای مگذار تا نگردی بی قرار
• چه خوش باشد که بعد از روزگاری نکو نامی بماند یادگاری
• نَقش عالِم همچو نقش انبیاست- کار عالِم ربط دادن با خداست


• عناوین مطالب[355]

آمار

بازدید امروز : 25
بازدید دیروز : 55
کل بازدید : 468860
تعداد کل یاد داشت ها : 356
آخرین بازدید : 103/6/31    ساعت : 6:30 ص

دانشنامه مهدویت